- گرد هم آمدن
- کنایه از دور هم جمع شدن، اجتماع کردن
معنی گرد هم آمدن - جستجوی لغت در جدول جو
- گرد هم آمدن
- اجتماع کردن فراهم آمدن: بیا سوته دلان گردهم آئیم. (بابا طاهر)
- گرد هم آمدن
- convocar
- گرد هم آمدن
- einberufen
- گرد هم آمدن
- созывать
- گرد هم آمدن
- скликати
- گرد هم آمدن
- convocar
- گرد هم آمدن
- convoquer
- گرد هم آمدن
- convocare
- گرد هم آمدن
- bijeenroepen
- گرد هم آمدن
- बुलाना
- گرد هم آمدن
- mengundang
- گرد هم آمدن
- toplantı yapmak
- گرد هم آمدن
- kukusanya
- گرد هم آمدن
- เรียกประชุม
- گرد هم آمدن
- সমবেত করা
- گرد هم آمدن
- اجلاس کرنا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Convene
созывать снова
erneut einberufen
знову скликати
ponownie zwołać
reconvocar
riconvocare
reconvocar
reconvoquer
opnieuw bijeenroepen
memanggil kembali